بررسی تمایز سلولهای استرومایی مغز استخوان به سلولهای شبه الیگودندروسایت و پیوند اتولوگ آنها به نخاع ضایعه دیده به روش contusion در موش صحرایی آزمایشگاهی
پایان نامه
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس
- نویسنده غلامرضا کاکا
- استاد راهنما تقی طریحی علیرضا عزیززاده دلشاد
- سال انتشار 1388
چکیده
هدف: از آنجا که تخریب میلین یکی از پیامدهای ضایعات طناب نخاعی (sci) می باشد، ترمیم میلین می تواند یکی از اهداف استراتژی های درمانی مدرن باشد. در مطالعه حاضر سلولهای استرومایی مغز استخوان ( (bmscsپس از تمایز به سلولهای شبه الیگودندروسایت (olcs) به موش های صحرایی مبتلا به ضایعه طناب نخاعی contusion پیوند زده شد و نقش آنها در میلین سازی و بهبودی حرکتی مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روش ها: تحت شرایط استریل سلولهای bmscs از استخوان ران موش های صحرایی بالغ استخراج شد. پس از چهار مرحله پاساژ این سلولها در محیط کشت، ابتدا در مرحله پیش القا با استفاده از یکی از القا کننده های dmso ،bme و یا bha همراه با ra (all-trans retinoic acid) سلولهای bmsc به سلولهای شبه نورواپیتلیال (nelcs) تمایز داده شد. سپس در مرحله القا با استفاده از القا کننده های bfgf،pdgf،hrg(heregulin) و سپس دوزهای مختلف triiodothyronine (t) و یا forskolin (f) سلولهای nelcs به سلولهای olcs متمایز شد. در هر دو مرحله پیش القا و القا با استفاده از مارکرهای cd45, cd90, cd44, fibronectin، nestin، nf68، nf160، neurod، oct-4، gfap، mbp ,o4 و s100 با روش های ایمونوسایتوشیمی و rt-pcr اثر این القا کننده ها بر تمایز بررسی گردید. پس از تعیین مناسبترین ترکیب مولکول های القا کننده تمایز bmscs به سلولهای olcs این سلولها برای مطالعات in vivo و پیوند اتولوگ انتخاب گردید. در مرحلهin vivo تعداد 74 سر موش صحرایی ماده بالغ به 8 گروه تقسیم شد. گروه اول یا sham فقط تحت عمل جراحی لامینکتومی در سطح مهرهt13 قرار گرفت، در حالی که در بقیه گروهها پس از لامینکتومی با رها کردن میله 10 گرمی از ارتفاع 5/2 سانتیمتری بر روی نخاع، contusion sci ایجاد شد. در گروه دوم یا شاهد 1 (c1) پس از contusion هیچ درمانی صورت نگرفت. در بقیه گروهها، 7 روز پس از sci تزریق صورت گرفت، به این ترتیب که در گروه سوم یا شاهد 2 (c2) µl9 نرمال سالین به شکل داخل نخاعی (is) در محل ضایعه تزریق شد. گروههای باقیمانده تحت پیوند سلولی قرار گرفتند. در گروه چهارم (e1) سلولهای bmscs تمایز نیافته به شکل is و در گروه پنجم (e2) همین سلولها به شکل داخل وریدی (iv) تزریق گردید و در گروه ششم (e3) به هر دو شکل is و iv تزریق شد. در گروه هفتم (e4) سلولهای olcs به شکل is و بالاخره در گروه هشتم (e5) سلولهای bmscs به شکل iv و سلولهای olcs به شکل is تزریق شد. در همه ی گروهها یک روز قبل از sci تا 12 هفته بعد به طور متوالی بهبودی حرکتی حیوان بوسیله تست bbb مورد بررسی قرار گرفت. در پایان هفته 12 سگمانهای نخاعی t12-l1با استفاده از روش های هیستومورفولوژی و ایمونوهیستوشیمی برای تعیین میزان تغییرات بافتی و چگونگی جایگزینی انواع سلولهای پیوندی در محل ضایعه بررسی گردید. یافته ها: مطالعات ایمونوسایتوشیمی وrt-pcr با استفاده از مارکرهای fibronectin، cd44، cd90، cd45 و oct-4 نشان داد که درصد قابل توجهی از سلولهای کشت داده شده پس از پاساژ چهارم سلولهای bmscs می باشند. بررسی مارکر nestin در پایان مرحله پیش القا نشان داد که ترکیب dmso و ra بهترین تأثیر را در تمایز سلولهای bmsc به سلولهای nelcs دارد. بررسی مارکرهای دیگر به خصوص o4 نشان داد که در مرحله القا ترکیب hrg، pdgf، bfgf و t (10ng/ml) می تواند نقش موثری در تمایز سلولهای nelcs به سلولهای olcs داشته باشد. یافته های بهبودی حرکتی در مرحله in vivo نشان دهنده بهبودی تدریجی و خود بخودی در گروههای کنترل بود. گروههای تجربی سلول درمانی بهبودی حرکتی معنی داری را نسبت به گروههای کنترل داشت. این بهبودی در هفته های دوم تا چهارم مشخص تر بود اما در فاصله هفته های چهارم تا دوازدهم میزان بهبودی کندتر گردید. در گروههای e4 و e5 که سلولهای پیوندی olcs را دریافت کرده بودند، در مقایسه با دیگر گروههای تجربی میزان بهبودی حرکتی به شکل غیر معنی داری بیشتر بود. یافته های هیستومورفومتری نشان دهنده ی کاهش معنی دار حفره و افزایش معنی دار سطح مقطع نخاع در ناحیه مرکزی پیوند در گروههای تجربی e4 و e5 نسبت به گروههای شاهد بود. نتایج همچنین نشان داد تعداد سلولهای پیوندی جایگزین شده در بیشتر نواحی سری و دمی پیوند is به طور معنی داری بیش از iv بود. در همه گروههای تزریق iv، جایگزینی سلولهای پیوندی در مرکز ضایعه با اختلاف معنی داری بیشتر از نواحی سری و دمی مجاور همان گروه بود، و در مقابل در تزریق is تعداد سلولهای جایگزین شده پیوندی در نواحی سری و دمی مرکز ضایعه به طور معنی داری بیش از ناحیه مرکزی در همان گروه بود. بر اساس بیان ژن mbp میانگین درصد سلولهای پیوندی که به سلولهای میلین ساز تمایز یافتند در گروههای e4 و e5 نسبت به گروههای e2, e1 و e3 در موارد متعددی به طور معنی داری بیشتر بود. نتیجه گیری: dmso و ra موجب تمایز سلولهای bmscs به سلولهای نورواپیتلیال، و ترکیب hrg،pdgf،bfgf و (10ng/ml) t موجب تمایز سلولهای نورواپیتلیال به سلولهای شبه الیگودندروسایت می شود. پیوند داخل نخاعی این سلولهای شبه الیگودندروسایت نیز همانند پیوند داخل نخاعی یا داخل وریدی سلولهای bmscs موجب بهبودی حرکتی در ضایعه نخاعی contusion می شود.
منابع مشابه
بررسی ترمیم نقص جزئی استخوان پس از پیوند اتولوگ سلولهای استرومایی مغز استخوان در موش صحرائی
مقدمه: سلولهای استرومائی مغز استخوان (bmscs) سلولهای بنیادی چند استعدادی هستند و قابلیت تمایز به سلولهای استئوژنیک را دارند. هدف از این تحقیق بررسی پیوند این سلولها جهت ترمیم نقص استخوان در موش صحرایی می باشد. مواد و روشها: در این بررسی 56 سر موش صحرائی نر بالغ در چهار گروه مساوی قرار گرفتند. گروه شاهد که بعد از ایجاد نقص استخوانی هیچگونه درمانی دریافت نکردند. گروه شم (sham) که بعد از ایجاد نق...
تمایز سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از مغز استخوان به سلولهای دوپامینرژیک در مدل تجربی بیماری پارکینسون در موشهای صحرایی
سابقه و هدف: بررسیها نشان داده است که تعداد سلولهای بنیادی زنده در ناحیه پیوند نقش بسیار مهمی در بهبود فعالیت عملکردی عضو دارد و مشخص شده که رادیکالهای آزاد نقش عمدهای در کاهش حیات سلولهای پیوند یافته دارند. در مطالعه حاضر به بررسی تجویز توأم کوآنزیم Q10 به همراه پیوند سلولهای بنیادی مغز استخوان در موشهای صحرایی مدل پارکینسون پرداختیم. مواد و روشها: در این مطالعه تجربی از موشهای صحرایی نر نژاد ...
متن کاملپیوند سلولهای بنیادی به گوش داخلی موش صحرایی
سابقه و هدف: پیشرفتهای سریع اخیر در طب ترمیمی و درمان با سلولهای بنیادی افقهای جدیدی را همراه با نتایج امیدبخش در بهبودی بیماریهایی که تا پیش از این لاعلاج خوانده می شدند گشوده است. استفاده از سلولهای بنیادی به خاطر قدرت بالای تکثیر و تمایز آنها به سلولهای اختصاصی انواع بافتهای بدن تاکنون در درمان بیماریهای مختلفی از جمله امراض خونی، قلبی و عروقی، استخوانی، پوستی، عصبی و دیابت مورد توجه قرار ...
متن کاملبررسی توانائی تمایز سلولهای بنیادین عصبی مغز موش بالغ در مقایسه با جنین موش به سلولهای اندوتلیال
چکیده زمینه و هدف: سلولهای بنیادی عصبی در نواحی مختلفی از سیستم عصبی مرکزی در حال تکامل و بالغ وجود دارند. این سلولها تمایز نیافته بوده و علاوه بر تجدید خود، قادرند سلولهای عصبی و گلیال را تولید کنند. علاوه بر تولید انواع مختلفی از سلولهای عصبی، سلولهای بنیادی عصبی قادر به تولید سلولهای سایر بافتها نیز میباشند. در این مطالعه سلولهای بنیادی عصبی از مغز جنین و موش بالغ جداسازی شده و توانائی آن...
متن کاملپیوند سلول های پیش ساز عصبی مشتق از سلولهای بنیادی مغز استخوان به کورپوس کالوزوم دمیلینه شده موش صحرایی
زمینه و هدف: سلول های بنیادی مغز استخوان به عنوان منبع مناسبی برای سلول درمانی و ترمیم بیماریهای نورودژنراتیو هستند. در این مطالعه تجربی سلولهای بنیادی مغز استخوان موش به سلولهای پیش ساز عصبی تمایز یافته و بهبود میلین سازی پس از پیوند آنها به موش صحرایی مدل دمیلینیشن ارزیابی شد. روش بررسی: سلول های بنیادی مزانشیمی با روش فلاشینگ از مغز استخوان فمور رت استخراج شدند. سلول های بنیادی مزانشیمی د...
متن کاملبررسی تمایز سلولهای بنیادی مزانشیمی مغز استخوان انسان به سلولهای شبه کبدی روی بستر لامینین
در سال های اخیر، سلول درمانی و مهندسی بافت اهمیت زیادی در درمان بیماری های کبدی داشته است. سلول های بنیادی با توجه به پتانسیل منحصر به فرد در تمایز و تزاید، به عنوان منبع سلولی مناسب، جایگاه ویژه ای در سلول درمانی یافته اند. به دلیل مشکلات مختلف استفاده از سلول های بنیادی جنینی، امروزه توجه زیادی به سلول های بنیادی بالغ معطوف شده است. در این تحقیق، از سلول های بنیادی با منشا مغز استخوان جهت تما...
15 صفحه اولمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023